فلجی زایمان ( تب شیر )

فلجی زایمان ( تب شیر )

یک بیماری متابولیک است که در زمان و یا نزدیک زایمان بویژه در دام های پر تولید اتفاق می افتد. بیماری بوسیله  کاهش سریع غلظت کلسیم پلاسما در نتیجه ی کاهش کلسیم در اثر تولید آغوز ایجاد میشود. گاوی که 10 لیتر آغوز تولید کند حدود 23 گرم کلسیم را در یک نوبت  از دست میدهد. این مقدار به میزان 9 برابر بیشتر از میزان کلسیم موجود در پلاسما میباشد.

افت کلسیم خون باید بوسیله ی افزایش جذب کلسیم از روده ، یا جذب از استخوان جایگزین شود.در طول دوره ی خشکی زمانی که احتیاج به کلسیم حداقل باشد ، مکانیسم جایگزینی کلسیم پلاسما تقریبا غیرفعال میباشد. در زمان زایمان نیاز است که کلسیم پلاسما به بیش از 30 گرم برسد.

در ادامه این مقاله به همت کارشناسان شرکت سالم دام سپاهان  بیشتر با فلجی زایمان آشنا میشوید.

نتیجه ی کاهش ناگهانی کلسیم این است که تقریبا تمام گاو ها درجاتی از هیپوکلسیمی را در طول یک روز پس از زایمان تجربه میکنند که سبب مهیا شدن شرایط برای برداشت کلسیم از روده و استخوان در طول دوره ی شیرواری می‏شود. در بعضی از گاوها خروج کلسیم از بدن سبب کاهش غلظت کلسیم خون و متعاقبا اختلالات عملکردی عصبی-عضلانی میشود که به صورت بالینی باعث تظاهر “سندرم تب شیر” میگردد.

 تزریق داخل رگی و درمان با کلسیم ( معمولا 8 تا 10 گرم کلسیم ) معمولا استفاده میشود تا برای طولانی مدت مکانیسم تنظیم کلسیم از استخوان و روده تثبیت شود. اگر دام درمان نشده رها شود ، در حدود 60 تا 70 درصد موارد گاو تلف میشود. تب شیر (فلجی زایمان) یک بیماری با اهمیت از لحاظ اقتصادی میباشد که میتواند طول عمر مفید و دوره ی شیرواری یک گاو را به 3 یا 4 سال کاهش دهد.

 از لحاظ هزینه نیز این بیماری اهمیت دارد، هزینه های مربوط به درمان ، هزینه های کاهش تولید و… گاو های مبتلا به فلجی زایمان نسبت به ابتلا ی به سایر بیماری ها بسیار حساس هستند. بعنوان مثال گاوهای مبتلا به فلجی زایمان به بیماری هایی نظیر کتوز ، ورم پستان، سخت زایی ، جفت ماندگی و جابجایی شیردان، پرولاپس( بیرون زدگی )  رحم  و.. نسبت به سایر گاوها حساستر میباشند.

کلسیم پلاسمای خون بوسیله هورمون ها ی پاراتیروییدی و 1-25 دی هیدروکسی ویتامین دی 3 که هردو در پاسخ به افت کلسیم خون و برای افزایش ورود کلسیم به خون ترشح میشوند، تنظیم میشود. هرگونه کاهش در کلسیم پلاسما سبب می‏شود که غدد پاراتیروئید هورمون پاراتورمون ترشح نماید. بعد از دقایقی پاراتورمون  بازجذب کلیوی کلسیم را از طریق فیلتراسیون گلومرولی افزایش میدهد .

اگر که اختلال در کلسیم پلاسما ناچیز باشد کلسیم به سطح نرمال بازخواهد گشت و ترشح پاراتورمون به سطح پایه باز خواهد گشت. هرچند اگرکه افت سطح کلسیم بالا باشد ترشح پاراتورمون و برداشت کلسیم از استخوان ادامه خواهد یافت. استخوان منبع و مخزن اصلی کلسیم در زمان کاهش کلسیم خون خواهد بود.

کلسیم از استخوان در دوفاز خارج خواهد شد. مقداری کلسیم ازاد در مایعات اطراف سلول های استخوانی وجود دارد. کلسیم محلول در مایع استخوانی از مایعات خارج سلولی توسط سینسیتیوم ( لایه ی سلولی ) سلول های استخوانی جدا میشود. با تحریک توسط پاراتورمون  سلول های استخوانی به سرعت کلسیم را به سمت پلاسما هدایت میکنند.

 هورمون پاراتیروئید باعث فعال شدن سنتز 1و25 دی هیدروکسی ویتامین D3 در کلیه نیز میشود. این هورمون استروئیدی به صورت سینرژیست با پاراتورمون عمل کرده و سبب افزایش کلسیم پلاسما  از طریق تحریک استئوکلاست ها، افزایش بازجذب از استخوان و توبول های کلیوی می‏شود. 1و 25 هیدروکسی کوله کلسیفرول مهمترین نقش را در تحریک انتقال کلسیم از اپیتلیوم روده دارد. جذب موثر کلسیم جیره در حالتی که کلسیم جیره کم باشد یا زمانی که نیاز به کلسیم خیلی زیاد باشد، از طریق جذب از روده تامین میشود. این پروسه نیازمند 1و 25 هیدروکسی کوله کلسیفرول ( ویتامین د 3 ) میباشد تا تولید کلسیم باند با پروتئین را تحریک کند.

 بعضی از درمان های سریع برای فلجی زایمان به صورت خلاصه معرفی میگردد. در سال 1806 پرایس توصیه نمود به استفاده از پک های گرمایی و پتو تا سبب عرق کردن فراوان حیوان شود! در سال 1814 کلاتر به خونگیری از حیوان ( 4 تا 5 لیتر در روز برای مدت 8 تا 10 روز ) توصیه کرده است. سایر درمان ها شامل پاشیدن آب سرد بر روی سر حیوان ، ماساژ پاها با الکل و.. . هیبز در سال 1897 درمان موفق برای فلجی زایمان را طراحی کرد ، در حالی که اشمیت معتقد بود فلجی زایمان ناشی از عفونت ویروسی پستان میباشد.

برای از بین برئن عفونت توصیه کرد که یدید پتاسیم داخل پستان های گاو مبتلا تزریق شود. این درمان میزان مرگ و میر را 60 درصد کاهش داد. بعدا فهمیدند این روش باعث کاهش تولید شیر و در نتیجه کاهش کلسیم خون میشود. افزایش ابتلا به ورم پستان و کاهش تولید شیر از نتایح این متد بود. در سال 1925 رایت و لیتل مشاهده کردند که در حیوانات مبتلا به تب شیر غلظت کلسیم پلاسما به شدت کاهش میابد.

بر اساس این یافته گریگ متد تزریق داخل رگی کلسیم بروگلوکونات را برای درمان فلجی زایمان کرکه بیش از 25 میلی گر بر دسی لیتر کلسیم در پلاسمای خون در اثر تزریق در مدت کوتاه باشد، باعث ایست قلبی میشود. همچنین حدود 25 درصد گاوها دچار عود مجدد و نیازمند درمان اضافه میباشد.

پیشگیری از فلجی زایمان

استفاده از ویتامین دی و متابولیت های ویتامین دی

پژوهشگران نشان دادند که ویتامین دی در جذب کلسیم از روده نقش ویژه ای دارد. متعاقب این پژوهش ها بیشتر تلاش ها برای پیشگیری از فلجی زایمان در ارتباط با سیستم اندوکراین دخیل در جذب و عملکرد ویتامین دی است. یکی از اولین پژوهش ها توصیه نمود که دوزخوراکی بالایی از ویتامین دی در هفته های قبل از زایمان مصرف شود. در ان زمان تصور میشد که  ویتامین دی بلافاصله بر روی بافت هدف ( استخوان و یا روده ) اثر خواهد گذاشت و سبب افزایش کلسیم خون  خواهد شد.

هرچند امروزه می‏دانیم که مکانیسم اثر ویتامین دی مربوط به فرم فعال این ویتامین میباشد. در سال 1968 بلانت  یک متابولیت از ویتامین دی را کشف کرد که فعالتر از ویتامین دی نیز بود. این متابولیت تحت عنوان” 25 هیدروکسی ویتامین دی 3 ” شناخته شد. امروزه می‏دانیم که 1و25 کوله هیدروکسی فرول ( D3) از 25 هیدروکسی ویتامین دی 3 ساخته میشود. یکی از مشکلات به کار بردن ویتامین دی و متابولیت هایش اثرات مهاری بر روی آنزیم هیدروکسیلاز کلیه است.

در تحقیقات انجام گرفته بسیاری از گاوهای تحت درمان با ویتامین دی 3 یا متابولیت هیدروکسیلات ویتامین دی هیپوکلسمی و علائمی از فلجی زایمان را در 10 تا 14 روز پس از زایمان نشان داده اند. این تحقیقات ثابت کرد که گاوهای تحت درمان با ویتامین D قادر نیستند به تولید 1و25 کوله هیدروکسی کلسیفرول ، و بنابر این قادر به بازیابی و برطرف ساختن هیوکلسمی نیز نیستند.

کاهش اختلاف کاتیون و آنیون (DCAD) جیره غذایی گاوها در پیش از زایش از مهمترین استراتیژی کنترل کننده هایپوکلسیمی شناخته شده است (گاف، ۲۰۰۶). برای نیل به این امر، باید کاتیون های اصلی جیره از جمله پتاسیم و سدیم که نقش مهم در آلکالوز خون دارند به کمترین میزان ممکن تقلیل داد و همزمان آنیون‏های کلر و گوگرد را به جیره افزود.

از آنجای که غلظت کلر و گوگرد در منابع خوراکی از ۲/۰ تا ۳/۰ درصد بیشتر نمی باشد، در نتیجه مکمل کردن آنیون ها از منابع نمکی مانند کلسیم کلراید، آمونیوم کلراید، کلسیم سولفات، منیزیم سولفات و… به جیره رواج پیدا کرد. مطالعات نشان دادند که افزودن نمک های آنیونیک تا سطح DCAD برابر با ۵۰- تا ۱۰۰– میلی اکی والان در کیلوگرم ماده خشک در جیره قبل زایش، ۱۳ درصد غلظت کلسیم خون را در پس از زایش بهبود داد و به طور موفقیت آمیزی تب شیر(فلجی زایمان) را کنترل کرده بود.

امیدواریم در پایان این مقاله که حاصل زحمات کارشناسان سالم دام سپاهان است به خوبی با فلجی زایمان یا تب شیر آشنا شده باشید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده − سه =

این سایت توسط reCAPTCHA و گوگل محافظت می‌شود حریم خصوصی و شرایط استفاده از خدمات اعمال.

The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.